هبه اموال قبل از فوت
هبه ملک، به معنای بخشش بیعوض یک ملک به شخص دیگر، عملی است که ریشه در سنتها و باورهای ما دارد. اما این عمل نیکو، نیازمند آگاهی و دقت در شرایط و ضوابط قانونی و شرعی است تا از بروز مشکلات و اختلافات بعدی جلوگیری شود. در این مقاله، با زبانی ساده و قابل فهم، به بررسی دقیق این شرایط میپردازیم.
هبه چیست؟
تعریف هبه در قانون مدنی مطابق با ماده ۷۹۵: هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک میکند.
این عقد حقوقی شامل سه رکن اساسی است: واهب (بخشنده)، متهب (گیرنده) و عین موهوبه (مال مورد هبه). همچنین، برای صحت هبه، شرایط خاصی مانند قبض متهب و اهلیت طرفین ضروری است.
نکته قابل توجه این است که هبه، برخلاف تصور عموم، در برخی موارد قابل رجوع است. به این معنا که بخشنده میتواند تحت شرایط خاصی، مال بخشیده شده را پس بگیرد، مگر در مواردی مانند هبه به والدین یا فرزندان.
هبه اموال در دوره حیات به یکی از فرزندان یا ورثه
آیا پدر می تواند دارایی اش را وقتی زنده است به یکی از فرزندان بدهد ؟
هر یک از افراد تا زمانی که در قید حیات هستند می توانند هر گونه تصرف حقوقی در اموال خود بنمایند. مثلا می توانند بخشی و یا کلیه اموال خود را به یکی از ورثه و یا شخص ثالثی بفروشند و یا صلح نموده و یا هبه نمایند.
در این صورت بعد از فوت آن شخص سایر ورثه نمی توانند ادعایی نسبت به آن اموال داشته باشند زیرا به مالکیت شخص دیگری در آمده است و اصلاً جزء اموال متوفی محسوب نمی شود.
همانطور که گفته شد در این فرض فرقی نمی کند که شخص اموال خود را به شخص ثالثی منتقل نماید و یا آنها را به یکی از ورثه خود منتقل نماید. زیرا تا زمانی که اشخاص در قید حیات بوده و محجور نباشند میتوانند هر گونه دخل و تصرفی در اموال خود بنمایند و هیچ شخص دیگری نیز نمیتواند آنان را از این کار منع نماید.
نکته – باید توجه داشت که اگر ثابت شود انتقال دهنده یا مورث در زمان انتقال به دلیل کهولت سن، دچار اختلال مشاعر و حجر بوده بدلیل عدم وجود شرایط صحت معامله، اشخاص ذینفع می توانند معامله را ابطال نمایند.
روش احتمالی دیگر برای ابطال چنین معاملاتی اثبات سوء نیت احتمالی انتقال گیرنده و فریب و سوء استفاده احتمالی از شخصیت انتقال دهنده است؛ با این توضیح که بعضاً نزدیکان شخص در دوره کهولت سن او با تحت تاثیر قراردادن عواطف و احساسات وی یا با سوء استفاده زا نیازهای او اقدام به اعمال فشار نموده یا با فریب و حتی اجبار امضاء وی را در قرارداد درج می کنند. تا مال در زمان حیات به ایشان منتقل شود و مشمول مقررات ارث نگردد. در این مورد هم اگر دلیل کافی وجود داشته باشد در ابطال چنین معاملاتی موثر است.
شرایط اساسی صحت هبه
برای صحت عقد هبه، رعایت یک سری شرایط اساسی ضروری است که قانونگذار در قانون مدنی به آنها اشاره کرده است. در ادامه به شرایط هبه در قانون می پردازیم.
شرایط هبه در قانون:
- شرایط واهب و متهب
• واهب باید دارای اهلیت کامل برای معامله و تصرف در مال خود باشد.
• تاجر ورشکسته به دلیل محدودیت در تصرف اموال خود، نمیتواند مالی را به دیگران هبه کند.
• در مورد متهب، صرفاً داشتن اهلیت تمتع کافی است، زیرا هبه تملیک رایگان است.
شرایط مال مورد هبه
• معلوم و معین بودن
• قابلیت نقل و انتقال
• متعلق به واهب بودن
• دارای ارزش و مالیت بودن
شرط قبض در هبه
• قبض یکی از مهمترین شرایط صحت هبه است.
• طبق ماده ۷۹۸ قانون مدنی، هبه بدون قبض و قبول متهب واقع نمیشود.
• قبض باید با اذن واهب صورت گیرد.
• اگر مال قبلاً در تصرف متهب باشد، نیاز به قبض مجدد نیست.
اهلیت طرفین
• اهلیت واهب: باید دارای اهلیت تمتع و استیفا باشد. به عبارت دیگر، باید عاقل، بالغ و رشید باشد.
• اهلیت متهب: در مورد محجورین مانند صغیر و مجنون، قبض توسط ولی یا قیم آنها انجام میشود.
در واقع، برای تحقق صحیح هبه، علاوه بر شرایط عمومی معاملات مانند قصد و رضا، رعایت این شرایط اختصاصی نیز ضروری است. نکته قابل توجه این است که در صورت عدم رعایت هر یک از این شرایط، عقد هبه باطل خواهد بود.
موارد عدم امکان رجوع از هبه در قانون
واهب می تواند با وجود شرایطی در برابر مال موهوبه رجوع نموده و تقاضای استرداد آن را از متهب داشته باشد. ولیکن مواردی در قانون مدنی وجود دارد که با وجود آنها هبه کننده دیگر قادر به رجوع از هبه نخواهد بود و نمیتواند مالی که بذل نموده است را پس بگیرد. موارد عدم امکان رجوع از هبه در قانون مدنی ایران به شرح زیر است.
در شرایطی که متهب پدر یا مادر و یا فرزندان واهب باشند. مقصود از پدر و مادر، دربرگیرنده پدربزرگ یا مادربزرگ نبوده و در شرایطی که فردی مالی را به پدربزرگ یا مادربزرگ خود هبه نموده باشد، قادر است به آن رجوع نماید.
در شرایطی که هبه معوض باشد و عوض نیز پرداخت شده باشد. همانگونه که بیان شد واهب در هبه معوض شرط عوض میگذارد، یعنی شرط عوض میتواند امری معلق یا حال باشد و در شرایطی که شرط عوض محقق نشده باشد، واهب حق دارد به مال موهوبه رجوع نماید.
در شرایطی که مال موهوبه از مالکیت متهب خارج گردیده و یا متعلق به حق دیگری واقع گردد. خواه غیر ارادی باشد مانند اینکه متهب ورشکسته یا مدیون شود و طلبکار اقدام قانونی برای توقیف و فروش به جهت آن مال کند و یا ارادی باشد.یا اینکه در رهن وام فردی درآید.
در شرایطی که تغییری چه ارادی و چه غیر ارادی در مال موهوبه به وجود آید. به طور مثال چنانچه مال موهوبه گندم بوده و به آرد تبدیل شود یا اینکه اتومبیلی باشد که در اثر سانحه رانندگی از میان برود.
واهب ضمن عقد هبه یا پس از آن حق رجوع از مال موهوبه را از خود ساقط نموده باشد.
در شرایطی که بعد از عقد هبه و قبض مال، موهوبه هر کدام از واهب یا متهب بمیرند، دیگر قابل رجوع نمیباشد، در حقیقت حق رجوع واهب به ارث نخواهد رسید.
در شرایطی که هبه در قابلیت بذل طلب یا ابراء ذمه باشد، به طور مثال، زنی عنوان کند که مهریه خود را به تو بخشیدم و هبه نامه نیز تنظیم نمایند، هرچند که عنوان هبه است، اما ماهیت ابراء دین دارد، و از جانب واهب قابل رجوع نیست.
در صورتی که هبه مصداق صدقه باشد که در این شرایط با توجه به نص صریح قانونی قابل رجوع نیست.
سوالات متداول
1.حکم بخشیدن تمام اموال به یک فرزند از نظر اسلام چیست؟
حکم بخشیدن تمام اموال به یک فرزند از نظر اسلام، آن است که این انتقال صحیح و مشروع است.
۲. آیا والدین در طول حیات خود حق دارند دارایی خود را به فرزندان انتقال دهند؟
بله، والدین در طول حیات خود حق دارند دارایی خود را به فرزندان انتقال دهند و این انتقال صحیح است.

سارا خدایی
کارشناس ارشد حقوق بشر از دانشگاه علامه طباطبایی
وکیل پایه یک دادگستری
با 14 سال سابقه وکالت در دعاوی کیفری و حقوقی
بدون دیدگاه